قسمت پنجم: نسبّحك
دو ذکر:
۱- ربّنا ما خلقْت هذا باطلًا
۲- سبْحانك
در دو آیه ۱۹۰ و ۱۹۱ از سوره آل عمران به دو ذکر فوق رسیدیم، این دو را همواره باید تکیه کلام خود قرار دهیم. علت این است که سالک، راز خلقت را در این یافته است که با دیدن مخلوق و تفکر و فهم در آن به عظمت خالق پی ببرد و در نتیجه دو ذکر بالا را همواره بر زبان بیاورد.
خصوصاً کلمه «سبحانک» کلید همه درهای بسته است. رهرو راه خدا با گفتن این کلمه، همه موانع را از پیش رو بر می دارد و با اتکا به قدرت لایزال پروردگار رهپوی طریق الهی می شود.
در سوره طه آیه ۲۴ تا ۳۴ نیز خداوند به حضرت موسی (علی نبینا و علیه السلام) دستور می دهد که به سوی فرعون برو، او طغیان کرده است. و آن حضرت درخواست و پیشنهاداتی به خداوند سبحان می دهد که:
- شرح صدر به من عطا کن
- راه را برای من هموار نما
- طوری به من قدرت بده که بتوانم حرفهای خودم را به مردم بزنم و آنها بفهمند
- و از معتمدین، همچون برادرم هارون برای من یار، و یاور قرار بده
- تا در کارها بتوانم به او تکیه نموده و به او تفویض اختیار نمایم و...
حضرت موسی (علی نبینا و علیه السلام) همه این پیشنهادات و درخواست ها و شرط و شروط را مطرح می کند تا بگوید:
که خداوندا برویم پیش فرعون تسبیح کثیر تو و ذکر کثیر تو را بگوییم. و در حقیقت فرعونیان را به سوی تو دعوت کنیم. این یک بحث مدیریتی است که مدیران معتقد و مسلمان مومن، ضمن سرلوحه قرار دادن این موارد «آیه ۲۴ تا ۳۴ سوره طه» خود را باید متصف به این صفات کنند و در امور جاری مدیریتی خود آن را به کار ببندند. و در پایان روزکاری باید ملاحظه کنند تا چه اندازه به دو مطلب مهم «نسبّحك كثيرًا» و «نذْكرك كثيرًا» عمل نموده اند و بر این شاخص وفادار مانده اند.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته