قدرت شکست خوردن
شکست خوردن نیز آیینی دارد. متاسفانه بسیاری از فعالان جوان و نوآور علیرغم آنکه از استعداد و توانایی بالای برخوردار هستند، با اولین شکست، از این حیطه خارج میشوند.
بنا بر آمارهای اعلامی، در آمریکا بیش از 70 درصد استارتاپها، به شکست منتهی میشوند. محتمل است که در اکوسیستم فناور ما در ایران نیز، نسبتی اینچنینی صادق باشد.
بنابراین بنیانگذاران استارتاپها، باید خود را برای این حقیقت آماده کنند که ممکن است ایده آنها به نتیجه مطلوب نرسد.
دلسرد نشدن و دوباره برخواستن یک مهارت روانی مهم است که باید از طریق تمرینهای ذهنی به آن دست یافت.
آسیبشناسی کسب و کارهای نوین، معلوم ساخته است که یکی از مشکلات، عدم تشخیص به موقع محصول بد، است.
یعنی فعال استارتاپی یک ایده بد را به لبه تجاریسازی نزدیک میکند، اما مایل نیست بپذیرد که محصول و خدمتش شکست خورده است. این شخص به جای اینکه این محصول را فراموش کند و به سراغ ایدههای دیگر برود، مرتباً بر ایده ناکارآمدش اصرار میورزد و باعث اتلاف وقت و سرمایه میشود.
قیمتگذاری بد، عدم نیاز بازار، عدم شناخت بازار، تیمچینی بد، محصول ضعیف، بازاریابی بد، عدم تشخیص به موقع نیاز به تغییر مسیر، نداشتن طرح کسب و کار مشخص، ناتوانی در اقناع سرمایهگذار، از جلمه اصلیترین دلائل شکست استارتاپها، محسوب میشوند.
اعضای تیم، به ویژه اگر جوان باشند، باید در همان ابتدای کار این حقیقت را میان خود مطرح کنند که اگر پروژه با شکست مواجه شد، بتوانند به سرعت تغییر مسیر دهند و به سراغ ایدههای بازار پسند و جدید بروند.
البته یک نکته ظریف نیز وجود دارد. معمولاً در مسیر تاسیس استارتاپها، مشکلات زیادی به وجود میآید، اعضای تیم استارتاپی لازم است تا در برابر مشکلات مقاومت کافی داشته باشند و برای رسیدن به نتیجه پایداری کنند.
تیمهای فناور باید فرق میان مشکل در مسیر و نامطلوب بودن محصول را تشخیص دهند و با بروز هر مشکلی، ابراز نکنند که این محصول دیگر به پایان خط رسیده است و باید آن را رها کرد و سراغ یک ایده جدیدتر رفت.
رسول کشانی* کارشناس دیجیتال مارکتینگ و فعال استارتاپی
پایان پیام/